236
شاید کمتر شده باشه ولی هنوز هم گاهی از آدما فرار میکنم.
- ۰ نظر
- 19 Khordad 04 ، 18:26
شاید کمتر شده باشه ولی هنوز هم گاهی از آدما فرار میکنم.
و قسم به اون لحظهای که بین عقل سر و حماقت دلت، دومی پیروز میشه و رضایت میدی به شنیدن دردا و رازهای مگوی بقیه و بخاطر روح نحیفت شاهد سنگینی و خم شدن دوشها و ثقیل شدن قلبت میشی.
ادما اونقدر آماده به "قهر کردن" و "دلگیر شدن" و به تریج قباشون برخوردن هستن که همون لحظهی کوتاهی که میخوای سرتو از لاک تنهاییات دربیاری بهت یادآوری میکنن که چرا از اولش تنهایی رو انتخاب کردی. انقدر بسته انقدر تنگنظر و اینقدر غریب نباشیم.(شامل شخص خودم)
I don't even know what I am doing anymore...
با رفقا رفتیم پامیر غذای وطنی بخوریم؛ مَنتو سفارش دادیم. داشتم فکر میکردم بیام اینجا نق چی رو بزنم که خب چیزی به ذهنم نرسید. به جاش برای رفیقم خوشحالم. بنظر میرسه به پست آدم خوبی افتاده انشالله که به نتیجهی خیر برسن.