29
Friday, 26 Khordad 1402، 09:59 PM
خستهام. خستهام از توضیح بدیهیات، از دفاع از اولیهترین حقوقی که برای خودم قائلم. متنفرم از این جور بحثها چون اول آخرش برندهای نداره چه حرفت قبول بشه چه نه. چون هر دو طرف بحث عضو یه خونهان.
+چند وقتی شده که دیگه نمیفهمم چی درسته چی غلط. حتی بیشتر از اون، حتی نمیدونم من کیام کدوم فکر کدوم عقیده کدوم خواسته برای منه و کدوم نه. دیگه تعریفی ثابتی از خودم و شخصیتم ندارم. شدم تیکههای شکستهی معلقی که هیچ کدوم به اون یکی احساس تعلقی نداره.
+متوجه شدم بخش از عظیمی از احساس بیهودهگیام، اینکه فرقی نداره تا کجا روزمو پر کنم از کارای مختلف اما اخر شب هیچ حس رضایت و تحققای ندارم، اینکه اینسکوریتی تو سرتار ذهنم موج میزنه، اینکه سعی میکنم تا جای ممکن فراموش کنم چقدر گذشته و چقدر عقبم، دقیقا دلیلش همینه.
خستهام.
- 02/03/26