Alienated

از خود بیگانه‌ام.

Alienated

از خود بیگانه‌ام.

83

Tuesday, 3 Mordad 1402، 05:25 PM

فکر گذشته اومد یاد روزای قدیم وبلاگم افتادم. این جز اولین عکس‌نوشته‌هام بود که اینجا آپلود کردم. نمیدونستم اون روزا، روزای آخریه که ذوق طراحی و ذوق نوشتن دارم.

+ یادم میاد اون موقع هم مثل الان، آدمای خوب و دوست‌داشتنی زیادی تو بیان بودن. گرچه اونقدر awkward بودم(مثل الانم) که با کسی دوست نبودم. حداقل به غیر از یکی که اون خاکستری بود ولی الان نیست. کاش بودی و برای کمک و تلاشت عین اینکه خواهربزرگترمی، ازت تشکر کنم ولی خب هر جا که هستی برات آرزوی خوشبختی میکنم.

 

پ‌ن‌: متن عکس نوشته: "طُره طره‌ی موهایت مرا آویخت به دار"

 

  • 02/05/03
  • Almir ‌

نظرات (۲)

  • یاسمن گلی :)
  • چقدر قشنگه 🥲

    چرا دوباره عکس نوشته درست نمیکنی؟

    پاسخ:
    مرسی :)
    متاسفانه ذوق و حوصله ندارم... دوره‌ی خوبی بود و خوشحالم که اتفاق افتاد برای یکی از گروه‌های فرهنگی تونستم چندتا کار بزنم
  • نِگــ را
  • عکس نوشته ت رو دوست دارم. اگه از قدیمی ها بودم، عکس نوشته هات" رو هم احتمالا")

    + اینکه دیگه طرح نمی زنی غم انگیزه

    اینکه اگه نوشته های الانت اینه پس ذوق نوشتن نداشتنت چیه غم انگیز تر

     

    راستی،

    سلام

     

    پاسخ:
    خوشحالم که دوست داری :)
    + اره غم انگیز هست. اما دوست دارم خوشحال باشم از اینکه اتفاق افتادن و تونستم یه بازه‌ی کوتاه حس آفریدن داشته باشم
    الان دیگه اینجا شده شرح‌حال نویسی. قبلنا سعی میکردم داستانک و شعر بنویسم. متن این عکسم از اون بیت قشنگ شیخ بهایی اقتباس کردم:
    "طره‌ی پریشانش دیدم و به دل گفتم       این همه پریشانی بر سر پریشانی"
    سلام :)