210
Thursday, 4 Bahman 1403، 01:32 AM
برات آرزو میکنم دست از مسخرهبازیهات برداری. دست از سر کچلت. اینقدر ور نری با خودت و اینقدر تو خودت پیچ و تاب نخوری که گره کورِ محتاج به چنگ و دندون شی. با خودت آشتی کن. با آدما با اخلاق گندت با رضای خدا با دنیا آشتی کن. هیچ چیزی قرار نیست ازت کم شه. گم شه. برات آرزو میکنم روزی رو که خودت رو به هر گناه کرده یا ناکردهات بخشیده باشی. خودت رو به خوب بودن به راحت بودن بخشیده باشی. اون روزی که نه اخمات برای بار هزارم دست تو دست هم بدن نه اضافه اسید معدت سرریز کنه تو رگ و دل و رودهات. اون روزی که آتیش به پا نکرده باشن تو شکمت و دودش به مغزت و چشم و چالت سرایت نکرده باشه. آرزو میکنم اونقدر بزرگ شی که خودت از غل و زنجیرهایی که به دست و پات بستی خجالت بکشی. برات متانت آرزو میکنم.
- 03/11/04
من نیز هم.